آنچه بر من می گذرد

بهای گوش ندادن به آهنگ گوگوش!

چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۰۸ ب.ظ

حدود ساعت 10 صبح بود، می خواستم هر چه سریعتر برگردم خونه، سوار تاکسی ویژه شدم و چون آخرین مسافر بودم بلافاصله بعد از سوارشدنم خودرو حرکت کرد .

10 یا 15 ثانیه بیشتر نگذشته بود که ضبط ماشین روشن شد! چشمت روز بد نبینه، فاحشه غربی شروع به عربده کشی کرد، انگار که برق سه فاز بهم وصل کرده باشند، بی اختیار به راننده گفتم ضبط را خاموش کن ، اگر نمیکنی من رو همین جا پیاده کن.

خیلی جالبه به یارو می گم ضبط رو خاموش کن سرش برمی گردونه عقب یه نگاه عاقل اندر سفیه به من می کنه، دست می کنه تو جیبش چندتا عکس در میاره و میگه من خودم 10 ماه جبهه بودم !

منم که استاد تیکه پرانی ام ، دست به نقد به بنده خدا گفتم : خدا قبول کنه!

آقا پسر گلی هم که در صندلی جلو نشسته بود با شنیدن این حرف ، خون تازه ای در رگ هایش جاری شد و رو کرد به من و گفت : همین یه عده اندک قدرت رو در دست گرفته و دارند نظرشون رو به ما تحمیل می کنن، متحجرا!

خانم جوانی که در انتهای سمت چپ خودرو نشسته بود رو به من کرد و گفت : اصلا در کجای قرآن نوشته شده این کار حرامه !

منم رو کردم بهش و گفتم : شما اصلا قرآن رو خوندی که داری این حرف رو می زنی؟

گفت: تو با این حرفت داری به من توهین می کنی ، یعنی به من نمی آد قرآن بخونم؟!

گفتم : من چنین جسارتی نکردم، اما حرفم اینه که کسی که می خواد قرآن رو تفسیر کنه باید حداقل 30-40سال خاک بخوره!

گفت: یعنی شما 30-40سال درس خوندی؟

گفتم: نه ، من به مرجع تقلیدم رجوع کردم.

گفت:منم به مرجع تقلیدم رجوع کردم!

گفتم : مرجع شما گفته گوش دادن به آهنگ های مبتذل غربی جایز است؟!

گفت: آره! من مرجعم آقای منتظری است!!!

کم مونده بود شاخ در بیارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!

پسر جلویی گفت: شما یه عده اندک هستید! و من اصلا شما رو نمی فهمم.

گفتم: این نظر شخصی شماست و نظر شخصی شما هم برای خودتون محترمه! من هم شما رو نمی فهمم.

ادامه دادم : من حرفم اینه خودروی عمومی یک رسانه است و ما حق نداریم نظر شخصی خودمان را در این رسانه اعمال کنیم. در ضمن من دارم از حقوق شهروندی ام استفاده می کنم ، از این آهنگ خوشم نمی آد چون برخلاف قوانین اسلام است.در ضمن من که خواستم پیاده بشم شما نگذاشتید.

خانمه که داشت آتیش میگرفت شروع کرد به آسمون رو به ریسمون بافتن و حرام خدا رو حلال کردن!

بعد هم پسره نطق کرد و حرف دلش رو زد: اصلا مرجع تقلید کیه، اون هم یه آدمه مثل همه ما، آدم باید از عقلش استفاده کنه!

بنده خداها داشتن آتیش می گرفتن ، گذاشتم کمی خنک بشن !

تو این لحظات یه کتاب تخصصی از تو کیفم درآوردم شروع کردم به مطالعه!

نفر وسطی که بین من واون خانمه نشسته بود زودتر از همه پیاده شد، موقع پیاده شدن با احترام به من گفت :آقای مهندس، ببخشید...

راننده هم شروع کرد از خاطرات قبل انقلاب خودش گفتن! می گفت قبل انقلاب یکی بهش چاقو زده بود اون هم فرداش که از بیمارستان مرخص شد ، پا میشه میره دم خونش جلوی همه هم محله ای هاش بهش چاقو می زنه!

فقط من نفهمیدم ربط این خاطره به این ماجرا چی بود؟!

خدا به خیر کنه !

این بود بهای گوش ندادن به آهنگ گوگوش!


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۱/۱۴
م.م.آ

نظرات  (۲)

۲۶ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۵۷ خاک پای امام رضا ع

خدا روحیه انقلابی رو توی همه ماها پر رنگ تر کنه روز به روز

پاسخ:
ان شاالله 
۲۶ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۵۷ خاک پای امام رضا ع

با افتخار لینک شدید

یا زهرا س

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی